
- انتصاب منتسبینِ کانفورمیستِ(پیرو حزب باد) کیفکشِ جلسهبازِ فاقدِ تخصص متعلقِ به یک حلقهی سیاسی، پیام مشخصی دارد. یعنی که آن حلقه، سکوت ملت و نجابت امت حزبالله را رضایت یا بیتفاوتی تعبیر کرده و با وقاحت بیشتری سعی در مهرهچینی دارد.
- جمهوری اسلامی امانتی است در دست ما برای کمال انسان. ملک طلق پدری نیست که حاتمبخشیاش کنند!
- جریانی توسعهطلب مزین به ریش و چفیه که از اصلیترین چالشهای جریان اصیل نهضتی و انقلابی طی بیست سال آینده خواهد بود.
- «ما اگر امروز برای مردم کاری نکردیم، فردا هم نخواهیم کرد!» آنان که منتظر مقامند برای خدمت به خلق، دروغ میگویند! اگر صادقند، باید قبل از اخذ مسئولیت نیز خدمت در زندگیشان متجلی بوده باشد.
هوالحق
مقدمه
از ابتدای این دولت، مواردی از انتصابات، حواشی زیادی را ایجاد کرده و متاسفانه استان یزد نیز از آفت این فضا ایمن نبوده است. در این چند هفته، روند انتصابات حاشیهدار با شیب تندتری دنبال شد. سوالی این است که آقایان برای پستها دنبال آدم میگردند یا برای آدمها دنبال پست؟! انتصاب منتسبینِ کانفورمیستِ(پیرو حزب باد) کیفکشِ جلسهبازِ فاقدِ تخصص متعلقِ به یک حلقهی سیاسی، پیام مشخصی دارد. یعنی که آن حلقه، سکوت ملت و نجابت امت حزبالله را رضایت یا بیتفاوتی تعبیر کرده و با وقاحت بیشتری سعی در مهرهچینی دارد. غافل از اینکه جمهوری اسلامی امانتی است در دست ما برای کمال انسان. ملک طلق پدری نیست که حاتمبخشیاش کنند! سکوت در اینچنین موقعیتی آسیبهای زیر را در پی دارد.
آسیبها
۱-کفر امروز امید اهل حق را نشانه گرفته است. با هر چه دارد میکوبد. سنگین هم میکوبد! این سنت الهی است که مستضعفینِ متوکلِ مقاوم پیروزان تاریخاند، اما شرطش ترک یأس، از اعظم کبائر، است. دشمن، چشم اسفندیار را خوب میشناسد! متاسفانه شوری انتصابات کشوری و استانی، متمم فشاری است که ضدانقلاب بر شریان امید ملت تحمیل میکند.
۲-چنین روندی، دانشجویان و جوانان را به جای مطالعه و اقدام برای حل مسائل جامعه، به سمت جلسهنشینی، کیفکشی، مجیزگویی، نمایشمحوری و… سوق میدهد! یعنی افساد انگیزهی نسلی که باید این نهضت را ادامه دهد! برخی از تشکلها که از دست رفتهاند! بقیه را دریابید!
۳-بذرپاشیِ جوانانِ حرافِ قدرتطلبِ مدعیتکنوکراسیِ مایع(متغیر به شکل ظرف) شاید امروز کماهمیت جلوه کند، اما آینده را دگرگون خواهد ساخت! جریانی توسعهطلب مزین به ریش و چفیه که از اصلیترین چالشهای جریان اصیل نهضتی و انقلابی طی بیست سال آینده خواهد بود. ورود این خیل عظیم(متاسفانه غالب مهرهچینیها به چشم نمیآیند!) به ساختارهای حکومتی، اتفاقی است که دیگر دکمهی بازگشتی نخواهد داشت.
خب راهکار چیست؟! البته باید عرض کنم که بنده اندیشکده و مدرسه حکمرانی ندارم که راهکار ارائه دهم، اما مواردی را مجمل عرض میکنم:
راهکار
۱-دوستی میگفت: «ما اگر امروز برای مردم کاری نکردیم، فردا هم نخواهیم کرد!» آنان که منتظر مقامند برای خدمت به خلق، دروغ میگویند! اگر صادقند، باید قبل از اخذ مسئولیت نیز خدمت در زندگیشان متجلی بوده باشد. بهترین جلوهگاه خلوص خدمت، آنجاست که جز زحمت مادی و رحمت معنوی، آوردهای ندارد! حلقههای میانی! جوانانِ پایِ کارِ ارزشهای انقلاب که مخلصانه، محضِ رضایِ حضرتِ حق، بار از روی دوش امت برمیدارند. افرادی که آزمون و خطایشان را کردهاند و هضم سیستم نشدهاند، لذا در تحقق تحول، توانمندترند.
۲-واگذاری پیشنهاد گزینه به گروههای متخصص و مطالبهی یک فرایند علمی در معرفی نامزد. مشابه این امر(دعوت و انجام مصاحبه حضوری با نامزدهای تصدی مدیرکلی یکی از سازمانها مبتنی بر شاخصهای احصاشده از فرایند علمی و استشاره از متخصصین برای انتخاب مدیر لایق تحولخواه) در یکی از کارگروههای تخصصی انجام شده بود که متاسفانه گزینهی دیگری انتخاب شد!
۳-اعطای ماموریت به کرسیهای علمی و اندیشکدههای توحیدی به جهت کشف شیوههای مطلوب انتخاب اصلح و جوانگرایی در تصدی کرسیهای خدمت.
«محق»